|
دو شنبه 16 دی 1392برچسب:میخوای تنهام بزاری,تنها,تنهایی,بی کسی,تنهای تنها, :: 14:36 :: نويسنده : بهمن
از اون روزایی که بودی کنارم نمی دونی چقد خاطره دارم نمی دونی چقد دلم گرفته بگو چطور باید طاقت بیارم دارم تلف میشم کنار عکسی ، که اون روزا رو یاد من میاره چشایی که حالا فقط یه عکسه ، داره اشک چشامو در میاره دنیا چقد تنگه دلم سنگه دل تو با دل تنهام چرا می جنگه دل تو دنیا ازت خسته شدم ، بسه شکستن چشمای من از گریه کردن دیگه خستن منی که طاقت دوری نداشتم واسم یه بار شکستن دیگه بس بود هزار دفعه شکوندی و شکستم از احساسی که داشتم گله مونده از عشقم به تو اشک و گریه زاری تو فکرم بود و باورش نکردم که آخرش میخوای تنهام بزاری... ![]() ![]() |